اصول دوازده گانه در سیره سیاسی امام محمدباقر(ع)


تاریخ ثبت : ۲۱-۰۱-۹۵    موضوع : مقالات    امتیاز: 0 از 5  ( مجموع آرا : 0)
بازدید : ۴۵۲۱

نوشتاری از حجت الاسلام گلستانی، مدیریت فرهنگی موسسه آموزش عالی اقبال لاهوری مدرس حوزه و دانشگاه

اصول دوازده گانه در سیره سیاسی امام محمدباقر(ع)
 
گروه اندیشه
info@khorasannews.com 
1-یکی از مهم ترین ویژگی های زمانه ما فروریختگی مرزها و آشوب زدگی ذهن هاست. در فزایندگی بی امان داده های هوش بشری، هر گمانه ای به ترازوی نقد سنجیده می شود و هر نگره ای به مواجهه با عرصه های دگرگون شونده فهم می رود.در این میان، جامعه ما ایستاده بر فراز استوارترین بنیادهای دینی و آیینی به درنگی ژرف تر در حافظه تاریخی خویش نیازمند است.تردیدی نیست که از مهم ترین شاخصه های نظام جمهوری اسلامی، ارائه الگوی حکومت دینی مبتنی بر تفکرات ولایت محور شیعی و سیره سیاسی پیشوایان معصوم در دوران حاکمیت سیاسی آن بزرگواران بوده است؛ هرچند سیره سیاسی معصومان(ع) به دوران حاکمیت آن بزرگواران که بسیار هم کوتاه بود، اختصاص ندارد و بررسی سیره سیاسی معصومان غیرحاکم نیز در جای خود بسیار مفید و راهگشاست.ما بر این باوریم که اسلام به منزله خاتم ادیان الهی و آخرین فرمان دینی خدا به رسول خویش، برنامه مشخصی را در جهت تأمین نیازهای جسمی و روحی و نیز زندگی مادی و معنوی بشریت بیان کرده که تنظیم مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حقوقی، بخش مهمی از آن را تشکیل می دهد.سیره عملی رسول اکرم(ص) در مدینه گویای تشکیل امت اسلامی از راه تأسیس حکومت و اداره جامعه مومنان است که بر دو استراتژی مبتنی بود؛ یکی استراتژی تثبیت قرآن در تاریخ و دوم، استراتژی تأسیس جامعه جهانی تراز قرآن و تلاش همه ائمه طاهرین به حفظ و صیانت از این یادگار الهی رسول خدا اختصاص یافته و جان های بسیاری در این راه و به منظور احقاق حق و اصلاح اوضاع سیاسی و اجتماعی جوامع اسلامی فدا شده است.
 

اصول مشترک، تاکتیک های متفاوت
به نظر ما، امامان (ع) به طور کلی در مقام نور واحدی هستند که دارای اصول، مبانی و اهداف مشترک اند؛ گرچه تاکتیک های متفاوت و متناسب با شرایط زمانی و مکانی را به کار می گرفتند. اما این امر به وحدت مبانی آنان بر محور اصولی خاص خللی وارد نمی کند.از آن جا که یکی از بهترین روش های اصلاح جامعه ها، بهره گیری از الگوهای مناسب و شایسته است، کشف و کاربرد اصول حاکم بر رفتار سیاسی آنان می تواند الگوی مناسبی برای بهینه سازی ساختار یک حکومت دینی در عصر غیبت به شمار آید. در ضمن با توجه به این که شناخت صحیح و کامل یک فعل بدون توجه به گفته ها و نظرات گوینده ناتمام است به ناچار باید در کنار بررسی عملکردها به پاره ای از گفته های گوینده نیز توجه داشته باشیم.در زندگی امامان شیعه یکی از اصول قطعی که در همه زوایای شیوه زندگی آن ها دیده می شود، اصل سیاستمدار بودن آن هاست. سیاست آنچنان با زندگی آنان آمیخته است که جدا کردن آن از زندگی آن ها ممکن نیست. در همین راستا امام خمینی(ره) می فرمایند: وا... اسلام تمامش سیاست است، اسلام را بد معرفی کرده اند (صحیفه نور، جلد یک، ص65) و در تحریرالوسیله می فرمایند: فمن توهّم ان الدین منفّک عن السیاسة فهو جاهل لم یعرف الاسلام و لا السیاسة؛ آن کس که خیال کند دین از سیاست جداست، نه اسلام را شناخته و نه سیاست را.2 – توجه به سیره و رفتار افراد برجسته یکی از مهم ترین ملاک های مورد توجه انسان بوده و جوامع انسانی و به ویژه مسلمانان به این روش همواره به منزله یکی از مهم ترین روش های تاریخ نگاری و ثبت وقایع تاریخی توجه داشته اند.
آشنایی با سیره و سلوک بزرگان دین، برترین راهکاری است که بشریت می تواند برای بنیان گذاری یک زندگی اجتماعی سالم و نظامی کامل از آن بهره گیرد، چرا که این پیشوایان دین که مظهر فضایل و ارزش های متعالی الهی هستند، پاسداران صادق قرآن و سنت الهی و در یک جمله، مصداق روشنی از اسوه های کمال هستند.از سویی، می دانیم که پیروی از خط امامت افزون بر محافظت از خط رسالت و امامت ضرورتی تاریخی است که از امتداد طبیعی مکتب اهل بیت (ع) سرچشمه می گیرد. از این رو ضرورت پیروی از خط امامت به منزله یگانه پاسدار راستین قوانین اسلام و اجرا کننده کامل دستورات الهی احساس می شود و بدیهی است که بدون شناخت صحیح این خط و آشنایی کامل با جوانب گوناگون آن نمی توان امیدوار بود و از جهتی ضرورت سیره شناسی، ریشه در نیاز فطری انسان دارد که همان الگوپذیری و اسوه طلبی آن ها در مسیر کمال یابی است و به طور معمول عادت انسانی بر این منوال است که به ایدئولوژی و جهان بینی های ذهنی و انتزاعی محض آن گونه که شایسته است، پاسخ مثبت نشان نمی دهد مگر آن که آن ایدئولوژی با مصداق های موفق و قابل قبول و به صورتی مرزبندی شده و مشخص خارج از ذهنیت های تجریدی و اندیشه های محض انتزاعی تبلور و ظهوری عینی و واقعی یافته باشد؛ این در حالی است که از بارزترین امتیازات جهان بینی اسلام، تبلور تشخص یافته آن در سیره درخشان معصومان و اولیای الهی است و آیاتی چون آیه 20 سوره احزاب و آیه 4 سوره ممتحنه و روایات از جمله خطبه 140 نهج البلاغه، بر لزوم توجه به این نیاز فطری انسان تأکید دارند.
سیره شناسی، لازمه احیای سنت اهل بیت(ع)
و سرانجام مهم ترین ضرورت در سیره شناسی معصوم را باید در لزوم احیای سنت اهل بیت(ع) جست، چرا که زنده نگه داشتن و ترویج سنت پیشوایان معصوم، سبب تقویت و حیات دین و بزرگ ترین وسیله برای سعادت دنیا و آخرت خواهد بود.
3 – اهل لغت سیره را بر وزن فعله مشتق از واژه سیر دانسته اند که همان رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن است و بر این اساس بسیاری نیز واژه سیره را نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و شیوه رفتار و کردار تعبیر کرده اند.(معجم مقاییس اللغة 12.3 – مفردات راغب 724 لسان العرب 456.6 تاج العروس 728.3)لغت دانان همچنین واژه سیاست را به معنای اقدام و انجام کاری بر پایه مصلحت تعریف کرده اند(السیاسة القیام علی الشئی بما یصلحه، لسان العرب 107.6)بر این اساس سیاستمدار کسی است که در امور اجتماعی مردم به مصلحت اندیشی و تدبیر امور بپردازد و در وصف معصومان در زیارت جامعه تعبیر «ساسة العباد» آمده که همان تأمین مصالح و تدبیر امور اجتماعی مردم را بر عهده داشتن است. در معنای اصطلاحی سیاست معانی مختلفی دارد چون فن کشورداری، کسب قدرت اجتماعی، قدرت و حق کسب توزیع و حفظ آن، علم حکومت بر کشورها.(مجمع البحرین 78.4 – بنیاد فلسفه سیاسی غرب (حمید عنایت)، ص57 – اصول علم سیاست، موریس دورژه، ص 1.)اما در کلام معصوم سیاست بیشتر در قالب لغوی آن به کار رفته است (نهج البلاغه، نامه 10). نگاه معصوم به سیاست نگاهی توحیدی و الهی است.امام حسن مجتبی (ع) می فرمایند: سیاست یعنی رعایت کنی حقوق خداوند و حقوق زندگان و حقوق مردگان را.حقوق خداوند آن است که آن چه او فرموده اطاعت کنی و از آن چه نهی کرده است بپرهیزی. حقوق زندگان آن است که در مورد برادران دینی وظایف خود را انجام دهی و در خدمت گزاری به هم کیشان درنگ نکنی و نسبت به ولی امر تا وقتی که نسبت به مردم اخلاص دارد با او اخلاص داشته باشی و هرگاه از راه راست منحرف شد در برابر او فریادت را بلند کنی. اما حقوق مردگان آن است که خوبی های آنان را ذکر کنی و از بیان گناه و لغزش های آن ها خودداری کنی زیرا آنان را خدایی است که به اعمال آنان رسیدگی می کند. (حیاة الحسن، باقر شریف قریشی، 42.1)
شرایط سیاسی و اجتماعی دوران امامت امام باقر(ع)
4 – دوران امامت امام باقر(ع) از لحاظ سیاسی با مشکلات متعددی رو به رو بود. از یک سو، فساد سیاسی حاکمیت و مدیریت چنان که آل مروان در جامعه اسلامی نظامی متکی بر آداب و سنن جاهلی ایجاد کرده بودند. گسترش انحرافات فرهنگی دیگر ویژگی این دوران است چنان که فساد فرهنگی گسترده ای جامعه را فرا گرفته بود. آنان از یک سو مانع رشد فکری و فرهنگی و بالندگی امت اسلامی شدند و از سوی دیگر، به رشد جریانات انحرافی و فرقه های منحرف چون خوارج، مرجئه، قدریه، کیسانیه و گروه هایی از غلات در برابر اهل بیت (ع) کمک می کردند.فساد اجتماعی نیز دامن جامعه اسلامی را به شدت گرفته بود، چنان که تبعیض، بی عدالتی، جهالت و نادانی، فساد اخلاقی، خوش گذرانی دست اندرکاران حکومت، هجوم کنیزکان آوازه خوان و گسترش قمار بازی در انواع آن و میگساری در مکه و مدینه به عنوان نوعی دهن کجی به اسلام رواج داشت. (تاریخ امامت، منتظر القائم، صفحه 181)اما به رغم این شرایط امام باقر(ع) در اواخر دوران بنی امیه و اوایل دوران بنی عباس فرصت بزرگی را برای تشکیل جلسات بحث و گفت وگو و مناظرات علمی فراهم آورد و با استفاده از این فرصت گرانبها (درگیری بنی امیه و بنی عباس) یک رستاخیز بزرگ علمی را در جغرافیای سیاسی جهان اسلام پایه گذاری کرد.چنان که دوران درخشان تمدن اسلامی از همین مرحله تاریخی آغاز و رشته های مختلف علمی پدیدار می شود و دانشمندان مسلمان گام های بلندی را در راه شکوفایی درخت دانش و نورافشانی مشعل علم بر می دارند.
دستاوردهای نهضت علمی امام باقر(ع)
نهضت علمی که توسط امام باقر(ع) پایه گذاری شد، برای تمدن اسلامی فرح بخش بود و نشاط انگیز، چرا که نتایج این رستاخیز علمی در دوره اول حکومت عباسیان، دستاوردهای فراوانی برای بشریت و انسان مسلمان داشت؛ مثل جهانی سازی و افزایش مراودات بین فرهنگی و بین نژادی بر مبنای ایدئولوژی اسلامی، ایجاد کتابخانه هایی با هزاران جلد کتاب در نقاط مختلف جهان اسلام، تربیت صدها ریاضیدان، متکلم، پزشک، فقیه، محدث و مفسر، پیدایش رشته های جدید علمی و نیز مدارس و حلقه های علمی فراوان و پیدایش هویت اسلامی که به وجدان تاریخی انسان مسلمان شکل داده و مسلمانان جهان را به صورت یک ملت در آورده است.
امام باقر(ع) در فعالیت های سیاسی و اجتماعی نیز آنچنان موفق عمل کرد که در روایات متعددی که از آن حضرت رسیده، در گفت وگو با اصحاب، نشانه دعوت به حکومت و خلافت و امامت و نوید به آینده مشاهده می شود. چنان که در روایتی آمده است منزل حضرت پر از جمعیت بود. پیرمردی با تکیه بر عصا وارد شد، به حضرت سلام و اظهار ارادت و محبت کرد و در کنار حضرت نشست و رو به امام باقر(ع) کرد و گفت: آیا امیدی هست که من پیرمرد روزگار پیروزی شما را ببینم چون منتظر امر هستم یعنی منتظر به پیروزی رسیدن حکومت شما هستم. حضرت او را نزدیک آوردند و فرمودند: اگر بمیری با پیامبر(ص) و اولیا خواهی بود و اگر هم بمانی با خود ما خواهی بود. (بحارالانوار، 258.46)این کلمات و تعبیرات امام باقر(ع) حاکی از امید دادن به شیعیان در مورد آینده است. در روایت دیگری تعیین وقت شده است و خطاب به فردی می فرمایند: خداوند سال هفتادرا برای تشکیل حکومت علوی مقرر فرموده بود چون حسین(ع) کشته شد خدا بر مردم خشم گرفت و آن را به سال 140 به تأخیر انداخت، ما این زمان را به شما گفتیم، شما افشا کردید و پرده کتمان را برداشتید لذا دیگر خداوند وقتی را برای ما نفرمود و خدا هرچه را اراده کند همان می شود و سرنوشت مکتوب نزد اوست. (اصول کافی، 190.2)دادن چنین امیدها و طرح چنین وعده هایی از خصوصیات دوران امام باقر(ع) است. ایشان امامت را از ستون های عمده اسلام و محوری که ستون های دیگر بر گرد آن هستند معرفی می کرد و امامان را حافظان دین و هادیان مومنان و اطاعت از آنان را واجب می شمرد. آنان را اهل ذکر و خزائن علم الهی و نوری که مومنان در پرتو آن به راه راست می گرایند و دل آنان را روشنایی می بخشد معرفی می کرد. قرآن را میراث آنان و آن ها را مفسران وحی و راسخان در علم برمی شمرد. (اصول کافی، جلد2، کتاب الحجة)ایشان در روایتی مستند به پیامبر(ص) که من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه، وجوب اعتقاد به امامت را مورد تأکید قرار می دهد.5 – بینش سیاسی و سیاست های کلی پیامبر(ص) و ائمه (ع) همه برگرفته از قرآن و معارف وحیانی است و در مبانی اصولی و دیدگاه های کلی و ملاک ها و معیارهای ارزشی کمترین اختلاف و تمایزی با یکدیگر ندارند. اصولی همچون ماندگار کردن پیام توحید در زمین و در میان همه ملت ها، حکمفرمایی قوانین الهی بر تمام جوامع بشری، استمرار تبلیغ دین و اعتلای کلمه ا...، پیشبرد اهداف دین با اتکا بر منطق و استدلال، از میان برداشتن موانع گسترش حق، تلاش در جهت به دست گرفتن حکومت و رهبری دینی و دنیایی جامعه به عنوان نیرومندترین ابزار اصلاح امت، رویارویی و مبارزه با عناصر مفسد و حاکمان ستمگر، عزت، قدرت و نیروی برتر علمی و عملی را در اختیار جبهه ایمانی قرار دادن، از نظرهای مشترک معصومان(ع) در زمینه های سیاسی و اجتماعی است.با این حال، مطالعه زندگی آن بزرگواران این واقعیت را می نمایاند که خط مشی امامان در جریان های سیاسی و موضع گیری علیه حکام عصر خویش متفاوت بوده است که این تفاوت ها ناشی از شرایط زمانی، نیازها، مشکلات، امکانات و ضرورت های اجتماعی و تاریخی، قدرت های حاکم، دوستان و دشمنان و ... همواره متغیر بوده است. چه بسا یک شیوه در یک زمان ضروری و کارآمد باشد اما همان در زمان دیگر بی تأثیر و چه بسا زیان بار باشد و یا وسیله ای در یک زمان مفید و کارساز و در عصر و شرایطی دیگر لغو و بیهوده شناخته شود.اینک برای شناخت صحیح شخصیت سیاسی و اجتماعی امام باقر(ع) و تبیین اصول و مبانی سیاسی ایشان و شیوه های عملی آن حضرت به صورتی فهرست وار و گذرا به این موضوعات می پردازیم.
اصول سیاسی حاکم بر زندگی امام باقر(ع)
1 – موضع گیری سرسختانه در برابر ستم، ستمگری و ستمگران
امام(ع) هم خود و هم شیعیان را در یک موضع گیری صریح به جبهه گیری علیه حاکمان ستمگر بر می انگیزاند و آنان را از هرگونه مُهر سکوت بر لب زدن باز می دارد.قال امام باقر(ع) من مَشی الی سلطان جائر فاَمَره بتقوی ا... و خَوفّه و وعظه کان له مثل اجر الثقلین من الجنّ والانس و مثل اعمالهم (بحارالانوار، 375.75  - وسائل، 406.11)؛ هرکس به جانب حاکم ستمگری روانه شود تا او را به تقوای الهی دعوت کند و وی را از پیامدهای شوم ستم و ستمگری بترساند، پاداشی همانند پاداش تمامی جن و انس دارد و از عملی در سطح عمل آنان برخوردار خواهد بود.و در مورد دیگری می فرمایند: پیشوایان ظلم و ستم و پیروانشان از دین الهی بر کنارند (کافی، 184.1) یعنی هیچ حاکم جائری و پیروانش نمی توانند مدعی دینداری باشند.
2 – بازسازی و گسترش تشیع در پرتو تقیه
تقیه در تفکر شیعه در حقیقت یک دستورالعمل سیاسی و نوعی پنهان کاری است با اهداف بلندی چون : حفظ نیروهای مومن از متلاشی شدن به دست نیروهای ناصالح و نااهل، هدر نرفتن توان عناصر مومن در راه های کم اثر و کم ثمر و ذخیره سازی آن ها برای شرایط حساس و سرنوشت ساز، حفظ اسرار، خط مشی ها و برنامه ها از قرار گرفتن در اختیار دشمن و جای دادن عناصر مومن در تشکیلات دشمن به منظور بهره گیری از قدرت و امکانات دشمن علیه خودش.این است که امام باقر(ع) تقیه را دین خود و پدرانش معرفی می کند (بحارالانوار، 431.75) و یا از آن به عنوان سپر مومن یاد می کند( بحارالانوار، 412.75 )البته به این نکته باید توجه داشت که تقیه در مکتب اهل بیت(ع) چشم پوشی از حق نیست بلکه وسیله نجات برای پاسداری از حق است. به تعبیر دیگر، یک استراتژی مبارزاتی در رویارویی با دشمن است نه یک هدف، پس تقیه می تواند عامل حفظ آبروی نیروی خودی باشد، حافظه بنیه اقتصادی باشد، حافظ حرمت ارزش ها باشد، عامل تداوم تلاش های فرهنگی، عقیدتی، سیاسی به گونه سری و مخفیانه باشد و نیز عامل ترویج پنهانی مبانی تشیع و احیای امر امامت باشد.
3 – بهره گیری از وسیله پند و تذکر در مسیر اصلاح
مبارزه با کجروی ها و اصلاح مفاسد اجتماعی و جباریت حاکمان، همیشه مستلزم حرکت های قهرآمیز نیست بلکه باید در مرحله نخست با منطق، اهداف و خواسته ها و ارزش ها را مطرح کرد و زمینه های تحول فکری و فرهنگی را فراهم کرد و در صورت تأثیر نکردن به مواضع قهرآمیز روی آورد.از این رو، در بینش امام باقر(ع) امر به معروف و نهی از منکر ضروری ترین گامی است که باید در طریق اصلاح جامعه و حتی برای حفظ سلامت و صلاح جامعه برداشت لهذا حضرت از آن به عنوان راه انبیا، شیوه صالحان، عامل برپایی دیگر واجبات، امنیت راه ها و ایمنی اندیشه ها، روابط اقتصادی سالم، احقاق حقوق تضییع شده، آبادانی زمین، انتقام از دشمن و سامان بخشی همه کارها یاد می کند.
4 – به کار گرفتن روش های قهرآمیز به هنگام ناکارآمدی پند و اندرز
هرچند در مرحله نخست در جهت اصلاح گری، اقدام فرهنگی و ایجاد تحول فکری مقدم بر اتخاذ شیوه های قهرآمیز است اما باید توجه داشت که همواره در مقام موعظه گر نباید باقی ماند و دل به امر و نهی کردن خوش داشت. پند و اندرز وقتی مفید است که منشاء اثر و تحول آفرین باشد اما وقتی در برابر ستمگران کارگر نمی افتد، ضرورتا باید از روش های قهرآمیز بهره گرفت.امام باقر(ع) می فرمایند: در برابرعمل ناشایست مفسدان و ظالمان با قلب و زبان به انکار و مبارزه برخیزید و بر پیشانی ستمکاران بکوبید و در مسیر خدا از ملامت ملامتگران نهراسید و به جهاد با متجاوزان ادامه دهید تا به فرمان خدا گردن نهند و دست از ستم بردارند. (وسائل الشیعه، 403.11)
5 – مبارزه با روحیه عافیت طلبی و توجیه گرایانه
گاه افراد و گروه هایی هستند که توان جهاد و مبارزه را در خود نمی بینند و توجیه گرایی و همراه شدن با روحیه عافیت طلبی را پیشه می کنند.امام باقر(ع) می فرمایند: در آخرالزمان مردمی می آیند که امر به معروف و نهی از منکر را لازم نمی شمرند مگر زمانی که ایمن از ضرر باشند هماره در تلاشند تا برای اعمال و آرزوهای خود راه توجیه و عذر و بهانه ای پیدا کنند ... از میان تکالیف دینی به نماز و روزه و اموری که خدشه ای به مال و جانشان وارد نیاورد، رو می آورند (فروع کافی، 56.5) و در ادامه به سرنوشت قوم شعیب پیامبر اشاره می کنند که خداوند صدهزار قومش را عذاب کرد و حال آن که 60هزار از خوبان بودند به خاطر بی تفاوتی در برابر گنهکاران و چرب زبانی در برابر آن ها. (فروع کافی، 56.5)
6 – بهره نگرفتن ابزارگرایانه برای برپایی حق
گفتیم که در زمان لازم باید از ارزش های قهرآمیز برای سرکوب ظلم و ستم بهره برد اما این تنها راه نیست و مجاز نیستیم که برای رسیدن به هدف از هر ابزار نامشروعی بهره گیریم. این است که امام باقر(ع) در کنار پیشنهاد جهاد و حرکت های قهرآمیز در برابر ستمگران تأکید می کنند که هدف را باید متعالی و الهی قرار داد و از وسایل و روش های عادلانه بهره برد.ایشان می فرمایند: علیه ظالمان و مفسدان با دل و جان بستیزید ولی از آن در صدد سلطه بر دیگران بر نیایید و برای رسیدن به پیروزی روش های ظالمانه را به کار نگیرید. (فروع کافی، 56.5)
7 – تلاش در جهت گسترش عدالت اجتماعی
در نگرش امام باقر(ع) ریشه بسیاری از ناهنجاری های اقتصادی و پیدایش طبقات تهیدست و نیازمند، نبود عدالت و برنامه ریزی های ناعادلانه فرمانروایان است؛ از این رو ایشان حاکمیت عدالت اجتماعی را از عوامل مهم دستیابی به تعادل اقتصادی می دانند؛ به راستی میدان پربرکت عدل چقدر وسیع و گسترده است زمانی که فرمانروایان بر مردم به عدل فرمانروایی کنند در این صورت عموم مردم به غنای اقتصادی و آسایش دست خواهند یافت. (مستدرک الوسائل، 267.2)
8 – ضرورت حاکمیت پیشوایان صالح در جامعه
ایشان بر ضرورت به دست گرفتن قدرت توسط پیشوایان صالح و کوتاه شدن دست افراد ناصالح از قدرت تأکید دارند و می فرمایند: امامت و رهبری اجتماعی زیبنده نیست مگر برای کسی که دارای سه خصلت باشد؛ اولا بهره مندی از تقوایی که او را در برابر آفات قدرت و فرو افتادن در دام حرام باز دارد. ثانیا بردباری ژرفی که به هنگام خشم بتواند خود مهار باشد و ثالثا بر آنان که حکومت می کند چونان پدری مهربان به نیکی رفتار کند.
9 – ایجاد روحیه ستم ستیزی در پیروان
با وجود این که شرایط برای قیام و انقلاب در زمان امام باقر(ع) فراهم نبود اما از تقویت روحیه ستم ستیزی در اصحاب و یاران غافل نبودند و از ابراز انزجار نسبت به والیان و فرمانروایان ناصالح دریغ نمی کردند، چنان که می فرمایند: آن که ستم می کند و کسی که او را یاری می رساند و آن که با او همدلی می کند، هر سه شریک جرمند. (بحارالانوار، 377.77)
همچنین روحیه نفرت از فرمانروایان ناصالح را در پیروان خود تشدید می کنند و با صراحت و روشنی آنان را به باد انتقاد می گیرند؛ چنان که در زمان ایشان طاغوت زمان فرماندار جدیدی را برای مدینه منصوب کرد و هنگامی که مردم گروه گروه برای عرض تبریک پیش او می رفتند، فرمودند: مردم برای تبریک به کسی می روند که ورودی به خانه او یکی از درهای جهنم است. (وسائل الشیعه، 135.12)
10 – افشاگری نسبت به جباران تاریخ و ترسیم چهره پلید آنان
از روش هایی که امام باقر(ع) برای مبارزه با حاکمان جبار تاریخ در پیش گرفته بودند، افشاگری نسبت به آنان بود، چنان که می فرمایند: من چهارساله بودم که شاهد جنایت یزید در کشتن جدم بودم و نیز جسارت ها و اهانت های او را در دوران اسارت لمس می کردم و نیز توصیه می کنند که امام صادق (ع) مبلغی را برای ده سال برگزاری مراسم سوگواری سالانه آن هم در سرزمین منا در موسم حج اختصاص دهد تا برایشان عزاداری و گریه کنند (منتهی الآمال، 79.2).هدف حضرت از این وصیت چیزی جز افشاگری نسبت به قدرت های جبار حاکم و بیان ظلم و ستمی که برایشان از ناحیه آنان رفته است، نبود.
11 – مبارزه منفی در برابر قدرت حاکم و پرهیز دادن شیعیان از هرگونه نزدیک شدن به آن
امام باقر(ع) به هر وسیله ای شیعیان را از هر نوع همکاری با قدرت های ستمگر حاکم باز می داشت. چنان که وقتی یکی از شیعیان، نزدیک شدن به دستگاه حاکم و رفت و آمد به دربار را مطرح می کند، امام راه هرگونه ورود را بر روی او می بندد (بحارالانوار، 377.75) و در جواب ابابصیر که از امام درباره اشتغال به کار در امور حکومتی و استخدام در کارها سوال می کند، می فرمایند: هرگز به خدمت آنان در نیایید حتی به اندازه یک مرتبه فرو بردن قلم در مرکب (فروع کافی، 106.5).
12 – حفظ وحدت و یکپارچگی امت
آن حضرت چون از سویی پایه های اصولی جامعه اسلامی را در معرض تزلزل می دید و از سوی دیگر، مرزهای مملکت اسلامی را مواجه با حملات بیگانگان و هجوم رومیان می دانست، بر اساس این که اصل وحدت یکی از اصول اساسی پس از توحید در جریان امامت است، به حفظ اصل اسلام بیشتر اهتمام می ورزید.
منابع:
*  اصول و فروع کافی، کلینی
*  بحارالانوار، علامه مجلسی
*  وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی
*  تدبر در سیره تمدنی اهل بیت(ع)، محمدحسین الهی زاده
*  تاریخ امامت، اصغر منتظرالقائم
*  امام باقر(ع)، جلوه امامت در افق دانش، احمد ترابی
*  ریشه ها، محمدحسن زورق
*  سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت، محمد ملک زاده
*  فرازهایی برجسته در سیره امامان معصوم، عبدوس – محمدی اشتهاردی
*  عنصر مبارزه در زندگی ائمه (ع)، حضرت آیت ا... خامنه ای 


کلمات کلیدی : فرهنگی ، اقبال ، مقاله ، ولادت

   پرینت مطلب





ثبت نظر