مناجات نامهالهی از پیش خطر و از پس راهم نیست دستم گیر که جز فضل تو پناهم نیست. الهی ترسانم از بدی،خود بیامرز مرا به خوبی خود. الهی بنیاد توحید ما خراب مکن و باغ امید ما بی آب مکن. الهی هرکس ازآنچه ندارد مفلس است و من از آنچه دارم. الهی ابوجهل از کعبه می آید و ابراهیم از بتخانه،کار به عنایت بود ،باقی بهانه. الهی اگر مجرمم، مسلمانم و اگر بد کرده ام پشیمانم. الهی کدام درد از این بیش باشد که معشوق توانگر بود و عاشق درویش... خواجه عبدالله انصاری مناجات نامهالهی ضعیفان را پناهی ؛ قاصدان را بر سر راهی ؛ مومنان را گواهی ؛ چه عزیز است آنکس که تو خواهی! الهی هر که ترا شناسد ؛ کار او باریک و هر که ترا نشناسد ؛ راه او تاریک . الهی توانائی ده که در راه نیفتیم و بینائی ده که در چاه نیفتیم . الهی بر عجز خود آگاهم و بر بیچارگی خود گواهم ؛ خواست خواست توست ؛ من چه خواهم . خواجه عبدالله انصاری منجات نامهالهی چون در تو نگرم از جمله تاج دارانم و چون در خود نگرم از جمله خاکسارانم خاک بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم و شیطان را شاد
مناجات نامهالهی نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان. |